در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد...
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
اگه مشـرف شدی به کـــــــــــرب و بلا...
.
.
.
.
نکنه یادت بره که نایب الزیاه حضرت آقا بشی...
آقای ما خامنه ایستــــ
سید علی خامنهای ثروتمندترین رهبر دنیاست؛
چرا که:
خونـــــی که در رگ ماست،
همه هســــــتیمانــــ،
جان ناقابلمانــــ،
و مختصر آبروییـــــ که داریم،
همه و همهــــ،
از آن خامنهای استـــــ.
که با این کلکسیونــــــ،
با این همه ثروت،
ویلا ندارد، بیت دارد…
خانه اش به جای فرش،
عرش دارد و گلیم و چند تکه آسمان.
همه چیز ساده است.
مثل خانه زهرا(س).
مثل خیمه حسین(ع).
و حسینیه امام خمینی(ره) دارد.
و چفیه دارد
و عصایی که چوبش از شجره طوباست.
و دست مجروحی،
که ریشه در 'کف العباس' دارد.
و آقای ما، خامنهایست...
حسین فریاد می زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم: لبیک یاحسین!
حسین شمشیر می خورد من سر پدرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا حسین!
حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:لبیک یا حسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم: لبیک...
حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟
من به دوستم دروغ میگویم و باز فریاد می زنم: لبیک...
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...
حسین به مهدی نگاه می کند و می گوید:
"مهدی من کسی را نداشتم که بگوید سرباز توئم من کسی نبود یاریم کند و ادعا کننده ای هم نبود تو از من مظلوم تری..."
به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:
"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند...
مهدی (عج)تنهاست...
حسین (ع)تنهاست...
خدایا چنین کن سرانجام کار....